{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی به تعطیل رف در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی به تعطیل رفتن تعطیل، بیکاری، مرخصی، مهلت، اسودگی، مرخصی گرفتن, معنی به تعطیل رفتن تعطیل، بیکاری، مرخصی، مهلت، اسودگی، مرخصی گرفتن, معنی fi تuzdg ctتj تuzdg، fdlاcd، kcowd، kigت، اsmb;d، kcowd ;ctتj, معنی اصطلاح به تعطیل رفتن تعطیل، بیکاری، مرخصی، مهلت، اسودگی، مرخصی گرفتن, معادل به تعطیل رفتن تعطیل، بیکاری، مرخصی، مهلت، اسودگی، مرخصی گرفتن, به تعطیل رفتن تعطیل، بیکاری، مرخصی، مهلت، اسودگی، مرخصی گرفتن چی میشه؟, به تعطیل رفتن تعطیل، بیکاری، مرخصی، مهلت، اسودگی، مرخصی گرفتن یعنی چی؟, به تعطیل رفتن تعطیل، بیکاری، مرخصی، مهلت، اسودگی، مرخصی گرفتن synonym, به تعطیل رفتن تعطیل، بیکاری، مرخصی، مهلت، اسودگی، مرخصی گرفتن definition,
معنی cousin, ترجمه cousin به فارسی, معنی anemography, ترجمه anemography به فارسی, معنی lower semilattice, معنی رویارویی, ترجمه رویارویی به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی